10 فیلم تماشایی درباره رفتن به سینما!
به گزارش مجله کامسا، دو سال گذشته سال های دشواری برای سینماروها بود. قرنطینه و محدودیت های اجتماعی سبب شده بود که تماشای فیلم ها معنای دیگری بگیرد و اکران ها از شیوه ای که بیش از صد سال به آن پایبند بودند بیرون بیایند. همین شرایط باعث شده بود که بسیار دل تنگ آیین فیلم تماشا شویم. در فهرست زیر، ده شاهکار سینمایی که درباره سینمارفتن و مواجهه با سینما ساخته شده اند را آنالیز می کنیم تا اکنون که سینماها رفته رفته به شرایط پیش از همه گیری کرونا باز می گردند، با شور بیشتری به سینماها برگردیم.
1) شرلوک جونیور (Sherlock Jr.)
- محصول: 1924
- مدت زمان: 45 دقیقه
- کارگردان: باستر کیتون
- بازیگران: باستر کیتون، کاترین مک گوایر، وارد کرین و…
- امتیاز راتن تومیتوز: 92 از 100
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8/2 از 10
سومین فیلم باستر کیتون یک فیلم 45 دقیقه ای جمع و جور است. با این حال، بسیار بیشتر از تمام کارنامه خیلی از هم نسلانش، اختراعات کمیک و واکاوی های نویی در دل هنر هفتم انجام داده؛ هنر هفتمی که که آن موقع نسبتاً جوان محسوب می شد. مهارت و ظرافت فیزیکی بی نظیر کیتون به ویژه در تعقیب و گریزی که در نقطه اوج فیلم رخ می دهد، بسیار خیره کننده است. در این کمدی رمانتیک، یک اپراتور جوان سینما وجود دارد که می خواهد کارآگاه گردد. این جوان از دختری خوشش می آید اما به اشتباه به وسیله خانواده دختر، سارق دانسته می گردد و از خانه بیرون انداخته می گردد.
اما عشق واقعی و اصلی شرلوک جونیور با خود سینماست. سکانسی که او خودش را داخل یک فیلم تصور می نماید و مونتاژ فیلم، او را در یک سری مکان غیرمنتظره و خطرناک قرار می دهد، تجسم مبتکرانه ای از میل ما برای به معرض دیدن گذاشتن خودمان بر پرده نقره ای سینما است. مدت ها قبل از ظهور ژان لوک گدار، مل بروکس یا هر فیلم ساز پست مدرنی که دیوار چهارم را می شکند، باستر کیتون در این فیلم با پیچیدگی هایی که به ظاهر ساده می رسد، دست به آزمایش بر روی امکانات مدیوم سینما زد.
2) کوچک ترین نمایش روی زمین (The Smallest Show on Earth)
- محصول:1957
- مدت زمان: 80 دقیقه
- کارگردان: باسیل دردن
- بازیگران: بیل تراورس، مارگارت رادرفورد، پیتر سلرز و…
- امتیاز راتن تومیتوز: 67 از 100
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7 از 10
یک رمان نویس لندنی و همسرش (بیل تراورس و ویرجینیا مک کنا که واقعا هم زن و شوهر بودند) یک سینما را از قوم و خویش دورشان به ارث می برند. به محض ورودشان به منطقه اسلوبرو، آن ها که خیال می کردند سینمایی سلطنتی و پرامکانات را به ارث برده اند، با ساختمانی گودال مانند که به وسیله سیل بدهی ها و موش ها تکه تکه شده بود روبرو می شوند؛ سینمایی که 3 کارمند سالخورده هم دارد.
طبیعتاً این زوج، تصمیم به نوسازی سینما می گیرند و سبب رخدادهای کمیکی با اهالی منطقه می شوند. کارگردان فیلم، باسیل دردن، چند فیلم جعلی فوق العاده می سازد و بعلاوه هر حادثه ای که می تواند در یک سینما رخ دهد را وارد داستانش می نماید؛ پاره شدن صفحه نمایش، فرو ریختن جایگاه ها، بنرهای برعکس و… دیدنگران خوش اخلاق بیجو که با وجود همه اتفاقات ناگوار با سینما همراه می شوند، یادآور خاطرات خوش آیند رفتن به سینما هستند.
3) اهداف (Targets)
- محصول: 1968
- مدت زمان: 90 دقیقه
- کارگردان: پیتر بوگدانوویچ
- بازیگران: پیتر بوگدانوویچ، بوریس کارلوف، تیم اوکلی و…
- امتیاز راتن تومیتوز: 89 از 100
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7/4 از 10
شاید مناسب باشد که فیلمی با زیباترین آواز قو از بوریس کارلوف، ستاره هیولاهای کلاسیک فیلم، چیزی شبیه هیولای فرانکنشتاین باشد. اولین فیلم پیتر بوگدانوویچ که زیر نظر راجر کورمن استاد بی مویی ساز کار می نماید، هوشمندانه با شخصیت کارلوف در صفحه نمایش بازی می نماید، به علاوه فیلم های واقعی قبلی کارلوف/کورمن (به ستارگی جک نیکلسون جوان!) را به داستان فیلم پیوند می زند. و یک مرد جوان به ظاهر خوش تربیبت را به تصویر می کشد که در حال کشتار است.
بعضی از اهداف بوگدانوویچ کاملاً معین اند؛ ترس های فانتزی و تخیلی منسوخ شده در مقابل خشونت شیطانی حاضر در زندگی واقعی. اغلب به نظر می رسد که ما در حال دیدنی 2 فیلم جداگانه هستیم. اما همه چیز در قسمت پایانی فیلم با هم ترکیب می گردد.
4) رز ارغوانی قاهره (The Purple Rose of Cairo)
- محصول: 1985
- مدت زمان: 82 دقیقه
- کارگردان: وودی آلن
- بازیگران: میا فارو، جف دنیلز، دنی آیلو و…
- امتیاز راتن تومیتوز: 92 از 100
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7/7 از 10
اگر شرلوک جونیور قهرمان خود را وارد فیلمی می نماید که در حال دیدنی آن است، وودی آلن برعکس همین ایده را عملی می نماید. سیسیلیا زن خانه دار مطرودی است که ساکن نیویورک و در حال سپری کردن دوران افسردگی اش است . یک روز که در حال دیدنی دوباره فیلم مورد علاقه اش است، قهرمان فیلم، تام باکستر از توی تصویر بیرون می آید و وارد زندگی اش می گردد. و به این ترتیب یک عاشقانه غیرقابل وقوع به وقوع می پیوندد که خود باعث ناراحتی گروه فراوری فیلم باکستر، استودیوی فراوریکننده آن فیلم و همین طور گیل شپرد(بازیگر نقش تام باکستر) می گردد.
کارنامه آلن از اواخر دهه 70 تا اواخر دهه 80 یکی از نقاط عطف تمام دوران فیلم سازی اش است، و رز ارغوانی قاهره در آن میان، فیلم درخشانی ست که میان شاه کارها گم شده و کم تر مورد توجهی که لیاقتش را دارد، واقع شده. این فیلم ترکیبی بی نقص از کمدی و یک عاشقانه غم انگیز است که شکاف میان فانتزی رسیدن به آرزوهای محال و واقعیت سخت را یادآور می گردد. صحنه پایانی فیلم که نگاه متحیر میا فارو به آستیر و راجرز توی تصویر را نشان می دهد، تقریباً درست ترین تعبیر برای هر چیزی ست که به نام سینما می شناسیم؛ حقیقت با سرعت 24 فریم بر ثانیه. حتی وقتی دروغ می گوید.
5) سینما پارادیزو (Cinema Paradiso)
- محصول: 1988
- مدت زمان: 155 دقیقه
- کارگردان: جوزپه تورناتوره
- بازیگران: سالواتوره کاسکیو، فیلیپه نوارت، مارکو لئوناردی و…
- امتیاز راتن تومیتوز: 90 از 100
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8/5 از 10
فیلم اسکارگرفته جوزپه تورناتوره، به احتمال زیاد محبوب ترین فیلم به زبان غیرانگلیسی در بیش از 30 سال گذشته است. یافتن علت این محبوبیت چندان سخت نیست. فیلم با وجود همه احساسات گسترده ای که یادآور فیلم های فلینی ست و با همه مجذوب کنندهیتی که در دردهای فزاینده اش فراوری می نماید، نیروی اصلی اش را از قدرتی که در خود پدیده فیلم و سینما وجود دارد می گیرد؛ نیرویی نوستالژیک که مقاومت در برابرش تقریباً غیرممکن است.
در یک دهکده کوچک در سیسیل، توتوی نوجوان آغاز به یاری به آلفردو، آپارات چی پیر در یک سینما می نماید. زندگی توتو خیلی زود تحت تأثیر و سلطه مستقیم تصاویری در می آید که در سینما می بیند و سینما تبدیل به بزرگ ترین بخش زندگی اش می گردد. توتو با بالا رفتن سن و تجربه های تازهی چون عشق و فقدان و همین طور، تبدیل شدن به یک فیلم ساز، حالا می تواند بهتر توهم سینما را از واقعیت اطرافش جدا کند، اما سینما پارادیزو همچنان چنین جدایی میان واقعیت و وهم را رد می نماید. روح واقعی این فیلم را می توان در دو صحنه معروف آن یافت: نمایش فیلم بر روی دیوارهای میدان شهر و هدیه ای که آلفردو هنگام خداحافظی به توتو می دهد.
6) پایان روز بلند (The Long Day Closes)
- محصول: 1985
- مدت زمان: 85 دقیقه
- کارگردان: ترنس دیویس
- بازیگران: لای مک کورمک، مارجری ییتس، نیکولاس لمنت و…
- امتیاز راتن تومیتوز: 79 از 100
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم:7/4 از 10
می تونم وارد تصاویر بشم؟
اولین کلمات کلاژ زندگی نامه ای ترنس دویس، روح فیلم و فیلم ساز را برای ما عیان می نماید. در حقیقت با این که صحنه های کمی از فیلم در سینماهای دوران کودکی سخت باد از طبقه کارگر در لیورپول دهه 50 اتفاق می افتد، اما سینما در تمام صحنه های روزهای مدرسه یا یک شنبه های کلیسا قابل مشاهده است. سینما در همه قاب ها نفوذ می نماید و درس هایی روشن تر از درس های مدرسه و کلیسا برای معنا بخشیدن به زندگی باد می دهد.
مانند بسیاری از کارهای قبلی ترنس دیویس، پایان روز بلند به جای روایتی خطی بر اساس احساسات و یادآورده های حافظه اش ساخته شده است. دوربین سرگردان، خطوط میزهای کلاس درس و نیمکت های فشرده کلیسا را دنبال می نماید و در راهروهای سینمایی پر از دود و پرتوهای نور آپارات ها حل می گردد. تکه هایی از موزیکالی هالیوودی یا کمدی ای ایلینگ در ملیله شنیداری پیچیده فیلم بافته و تنیده می گردد. حتی نماهای تکرارشونده ای که از باد در حال خیرگی به پنجره اتاق خوابش می بینیم شبیه یک قاب سلولوئید است. وقتی زندگی واقعی بی رحم و خشن و گیج کننده است، دیویس اذعان دارد که فیلم به ما این امکان را می دهد تا حقایق خودمان را داخلش خلق کنیم.
7) نمایش بعد از ظهر (Matinee)
- محصول: 1993
- مدت زمان: 99 دقیقه
- کارگردان: جو دانته
- بازیگران: سایمون فنتون، کلی مارتین، لیزا جیکوب و…
- امتیاز راتن تومیتوز: 92 از 100
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6/9 از 10
سال 1962 است. بحران موشکی کوبا در صدر اخبار دنیا است و در کی وست فلوریدا ماجرای عجیبی در جریان است. برادران جوان لومیس وحشت های غریبی در سر دارند. اولین نمایش فیلم تازهی به نام مانت (که داستان ترسناک موجودی را روایت می نماید که نیمی ش انسان و نیم دیگری ش حشره است) با حضور فیلم ساز مشهورش، لارنس وولسی در پیش است. اثر تازه او آماده است تا ابعاد تازه ای مانند جایگاه های لرزان را به فیلم ترسناک اضافه کند، اما همه این ها با این فرض است که جنگ اتمی رخ ندهد.
طنز معاصر جو دانته لذتی کم تردیده شده را به دست می دهد. فیلم او هیجان دوران جوانی در هنگام کشف لذت ها و ترس هایی را به تصویر می کشد که تجربه کنندگانش برای مقابله با آن ها هنوز خیلی جوانند اما نمی توانند برای روبروه با آن ها صبر کنند. سواد سینمایی بالا به طرز بسیار درخشانی به موضوعات جدی آن عصر، اعم از فاجعه اتمی و ماجرای فهرست سیاه هالیوود را آنالیز می نماید و یک بی مووی ارزشمند را تشکیل می دهد؛ یک بی مووی که تا حدی پارودی و تا حدی ترسناک و تماماً فوق العاده است.
8) خداحافظ دراگون این (Goodbye, Dragon Inn)
- محصول: 2003
- مدت زمان: 82 دقیقه
- کارگردان: سای مینگ لیانگ
- بازیگران: لی کانگ شنگ، کیونوبو میتامورا، میامو تیان و…
- امتیاز راتن تومیتوز:92 از 100
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7/1 از 10
سای مینگ لیانگ برای فیلمی که در سال 2001 ساخت، یکی از صحنه ها را در سینمای رپرتوار قدیمی هو-فو در تایپه گرفت. او که مجذوب عظمت محوشده این سینما بود، آن را به خدمت گرفت و تمام فیلم بعدی خودش را در آن جا فیلم برداری کرد؛ وداعی با سالن غارمانندی که طی آن، او فیلم کلاسیک رزمی دراگون این را برای مجموعه ای از دیدنگران، از جمله دو تا از بازیگران فیلم دراگون این به نمایش می گذارد. کارگران سینما هم بی صدا به جمع آن ها اضافه می شوند و فیلم را دیدن می کنند تا بدین ترتیب، بارانی که بیرون از سالن در حال باریدن است را از دست داده باشند.
با این که سینمای سای مینگ لیانگ آهسته است و برداشت های بدون دیالوگ طولانی مدت و ایستایش بی سروصدا می کنند، اما به شیوه ای مبهم و کنجکاوی برانگیز، جالب و گیراست. فیلم خداحافظ دراگون این مدت ها قبل از اینکه فو-هو واقعاً خالی از سکنه گردد، احساس یک داستان ارواح را به دست می دهد اما شوخی ها و لودگی هایی هم دارد. سینماروی اغلب به معنای تحمل خوردن پر سر و صدای دیگران یا پاهای آویزان آن ها روی جایگاه است. فیلم در عین حال یک فراداستان حیله گرانه و تقدیر و تشکر از سینما است که امکان های بی پایان احیاکننده این رسانه را ثابت می نماید.
9) شیرین (Shirin)
- محصول: 2008
- مدت زمان: 92 دقیقه
- کارگردان: عباس کیارستمی
- بازیگران: ژولیت بینوش، پگاه آهنگرانی، ترانه علی دوستی و…
- امتیاز راتن تومیتوز: 78 از 100
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6/7 از 10
ساختارشکنی مدرنی در ارائه اساطیر فرهنگ ایران باستان یا فیلمی که در آن عده ای به دیدنی تلویزیون مشغولند؟ هواداران سرسخت عباس کیارستمی افسانه ای، به احتمال زیاد جمله دوم را به عنوان یک توصیف از فیلم شیرین نفی و محکوم می کنند. اما حقیقت این است که کیارستمی جسور و سخت گیر، به همین مقدار بازیگوش بوده که همچه کاری بکند. او در فیلم شیرین، 114 بازیگر زن ایرانی به اضافه ژولیت بینوش را دعوت می کنند تا به دکلمه ای از شعر خسرو و شیرین گوش کنند. ما به عنوان دیدنگران شیرین، تنها نماهای نزدیک این بازیگران در واکنش به دکلمه را دیدن می کنیم.
ساخت وساز فیلم شیرین تا حدی جعلی ست. بازیگران همگی خیره به پرده خالی روبه رویشان هستند. اما احساسات و واکنش هایی که آن ها به صدای شنیده شده می دهند تا حد زیادی واقعی به نظر می رسد. این فیلم تجربه سینمایی مجذوب کننده و پرمعنایی برای کیارستمی بود. او کوشش می کرد چیزهای تازه ای را ضمن ساخت این فیلم تجربه کند. همان طور که حین ساخت فیلم به یکی از بازیگران گفته بود: این فیلم نه کارگردان دارد و نه بازیگر. فقط خودتان و خودتان هستید. اگر کار را خوب انجام دهید به نفع خودتان است و اگر هم نه، خود شمایید که ضرر می کنید.
10) یک زندگی به درد بخور (A Useful Life)
- محصول: 2010
- مدت زمان: 67 دقیقه
- کارگردان: فدریکو فیروژ
- بازیگران: جورج جلینک، مانوئل مارتینز، فلیپه آروکنا و…
- امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6/5 از 10
سینماتیک اروگوئه در مونته ویدئو (که اکنون نام یک شهرک سینمایی است) نام یک مؤسسه فرهنگی است و خورخه جلینک یک منتقد واقعی در سینمای اروگوئه است (او در آخرین نظرسنجی سایت اندساوند برای انتخاب برترین فیلم هم رأی داده بود). اما کارگردان فیلم، فردیرکو فیروژ، این عوامل دنیای واقعی را می گیرد و یک سناریوی تخیلی ارائه می نماید که در آن یک کیوریتور حرفه ای باید با تعطیل شدن محل کار مورد علاقه اش روبه رو گردد و دوباره با دنیای بیرون روبرو گردد.
در این فیلم کوتاه و مونوکرومْ به مقدار کافی مشاهدات اجتماعی و کمدی ملایم وجود دارد تا مخاطبان عام را جذب کند. اما بدون شکل کسانی که با سینمای رپرتوار به عنوان یک علاقه یا حرفه شان درگیر هستند، بیشترین ارتباط را با فیلم برقرار می کنند. زیرا فیلم آگاهانه با کار انتخاب فیلم ها درگیر می گردد، کوشش می نماید دیدنگران را برانگیزد یا آن ها را برای آغاز پرسش و پاسخ در پایان فیلم منتظر نگه دارد. و بعد، نوبت به آن صحنه دردناک می رسد که در آن می شنویم که سینماتک از نظر اقتصادی چندان پروژه سودآوری نیست. همان طور که این اثر یک فیلم مستند نیست. نه؟
منبع: BFI
منبع: دیجیکالا مگ