سه طرح حمله به ایران

به گزارش مجله کامسا، خبر مهمتر در آن روز، انصراف شاناهان از پذیرش مسئولیت وزارت دفاع بود. گزارش هایی درباره اختلافات قدیمی خانوادگی، به وسیله همسر سابق او منتشر شده بود و او نمی خواست این مسائل تاثیری احساسی در جلسه تایید صلاحیتش داشته باشد. این یک تراژدی عظیم بود اما تمایل او به جلوگیری از ناراحتی بیشتر خانواده اش چیزی نبود که کسی بتواند آن را نادیده بگیرد.

سه طرح حمله به ایران

ترامپ تقریباً در اقدامی شتاب زده تصمیم گرفت مارک اسپر وزیر ارتش را برای این سمت منصوب کند (اسپر همکلاسی پمپئو در آموزشگاه نظامی امریکا موسوم به وست پوینت بود) و سریعاً هم از اتاق بیضی با اسپر تماس گرفت. در بازگشت به دفتر کارم، به اسپر زنگ زدم تا به او تبریک بگویم و همکاری با او را در پی انتصاب رسمی اش آغاز کنم. روز بعد دیر وقت بود که اسپر به کاخ سفید آمد تا با ترامپ عکس بگیرد و قبل از آن، وقتی منتظر آغاز این نشست و دریافت عکس بودیم، با هم درباره بحران کنونی ایران صحبت کردیم.

پس از آن، من و اسپر قدم زنان به دفتر من برگشتیم. در آنجا او تماسی را درباره حمله موشکی حوثی ها به تاسیسات آب شیرین کن عربستان دریافت کرد. اسپر بلافاصله راهی پنتاگون شد و من به دانفورد زنگ زدم که هنوز چیزی درباره این حمله نشنیده بود. ساعت شش و 20 دقیقه بعد از ظهر به اتاق بیضی رفتم تا ترامپ را از این خبر آگاه کنم. او پرسید؛ آیا برای آنالیز اقداماتی که باید انجام دهیم به تشکیل جلسه اضطراری احتیاج هست؟ نگران این بودم که این گزارش اشتباهی یا درباره آن اغراق شده باشد، بنابراین گفتم باید برای آنالیز اقدامات لازم تا صبح پنجشنبه صبر کنیم. با دانفورد تماس گرفتم و به پمپئو هم اطلاعات لازم را دادم، به هر دوی آنها گفتم فردا صبح تشکیل جلسه می دهیم.

در حالی که حمله به تاسیسات آب شیرین کن شقیق عربستان بسیار مهم به نظر می رسید، مساله مهمتر از آن تماس تلفنی در حدود ساعت نه و نیم شب از اتاق شرایط بود که نشان می داد ایران پهپاد آمریکایی دیگری را سرنگون نموده است. این دومین مورد از سرنگونی پهپادهای امریکایی در کمتر از دو هفته بود و این بار پهپاد مدل گلوبال هاواک RQ-4A بر فراز تنگه هرمز سرنگون شده بود. برنامه صبحانه هفتگی با شاناهان و دانفورد برای صبح پنجشنبه معین شده بود و بعد از حمله به تاسیسات آب شیرین کن عربستان، اسپر و دانفورد هم به این جلسه افزوده شدند بنابراین ما همان موقع هم آماده تشکیل جلسه بودیم. ما ساعت هفت صبح روز بعد، 20 ژوئن در اتاق افسران نیروی دریایی در پنتاگون تشکیل جلسه دادیم. ابتدا دانفورد گزارش داد که به درخواست سعودی ها، فرانک مک کنزی فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی نیروهای امریکا، یک تیم کارشناسی را راهی تاسیسات شقیق نموده است تا ضمن ارزیابی اندازه خسارات وارده، تعیین کند با چه سلاحی به آن حمله شده است (این تاسیسات مانند بسیاری از تاسیسات مشابه در عربستان، به اسم تاسیسات برق هم استفاده می شد). ما توافق کردیم یکی از مقام های فرماندهی مرکزی نیروهای امریکا در اولین فرصت گزارشی را ارائه دهد تا این خبر به شکل گسترده ای به دنیا اعلام گردد.

مهمتر از همه، واکنش دانفورد به سرنگونی گلوبال هاواک بود. او این حادثه را از لحاظ کیفی کاملاً متفاوت از دیگر لیست طولانی از حملات و اقدامات تحریک آمیز چند ماه گذشته ایران توصیف کرد که ما پاسخی به آنها نداده بودیم. بر اساس ارزیابی رسانه های امریکا، این حادثه باعث نابودی دارایی امریکا به ارزش بین 120 تا 150 میلیون دلار شده بود. دانفورد کاملاً اطمینان داشت که هواپیماهایی که از راه دور کنترل و راهنمایی می شوند همیشه در حریم هوایی بین المللی پرواز می نمایند هر چند که احتمالاً این هواپیما وارد منطقه ای شده بود که ایران به طور یکجانبه آب های خود قلمداد می نماید و فقط خود ایران هم آن را به رسمیت می شناسد. دانفورد پیشنهاد داد به سه سایت (موشکی) در طول خط ساحلی ایران حمله کنیم. این سه سایت هر چند احتمالاً نقشی در سرنگونی گلوبال هاواک نداشتند ولی بدون تردید اهداف متناسبی برای واکنش به سرنگونی پهپاد امریکایی محسوب می شدند. یکی از نکات اصلی این بود که دانفورد فکر می کرد این پاسخ متناسب و غیرتنش زا است. دقیقاً به خاطر این که من فکر می کردم به واکنش قوی تری برای ایجاد بازداندگی احتیاج داریم، پیشنهاد دادم موارد بیشتری از لیست گزینه های مورد بحث با ترامپ بعد از حمله به تانکرها را اضافه کنیم. کمی بحث کردیم و تعیین بود که همه ما معتقدیم باید این حمله را تلافی کنیم، هر چند که بر خلاف دانفورد و شاناهان، استدلال من و پمپئو این بود که به واکنشی قوی تر احتیاج داریم. اسپر که این مباحث برای او تازه بود، عمدتاً سکوت نموده بود. در نهایت درباره گزینه حمله به سه سایت و اقدامات بیشتری توافق کردیم. گفتم می خواهم مطمئن شوم که در این زمینه توافق کامل وجود دارد تا بتوانم به ترامپ بگویم مشاورانش به اتفاق آرا این پیشنهاد را ارائه نموده اند. این خبر خوبی برای رئیس جمهوری بود. در حالی که ترامپ تصمیم گیرنده نهایی بود، اگر بسته پیشنهادی ما را انتخاب می کرد هیچ کس نمی توانست بگوید رئیس جمهوری علیه ایران سخت یا آسان گرفته است. رسانه ها هم نمی توانستند مدعی شوند که بین مشاوران ترامپ اختلاف نظر وجود دارد. گزارش های مطبوعاتی بعدی که صرفاً از منابع ناشناخته نقل قول می کردند، تاکید داشتند که دانفورد با تصمیم ترامپ موافق نیست. این ادعا آشکارا صحت نداشت. دانفورد و همه افراد دیگری که در صبحانه کاری حاضر بودند، با گزینه ما موافقت نموده بودند.

همزمان که ما مشغول صحبت بودیم، ترامپ به این تصمیم رسید که می خواهد پیش از اینکه تصمیم نهایی را بگیرد، با رهبران کنگره ملاقات کند. جلسه ای با آنها برای عصر همان روز برنامه ریزی شده بود. بلافاصله بعد از ترک جلسه صبحانه، با ترامپ تماس گرفتم تا درباره بحث هایی که داشتیم، شرح بدهم و به او بگویم که مشاوران ارشدش درباره واکنش به حملات، توافق نموده اند و ما فکر می کنیم اتفاق نظر ما به او یاری خواهد نمود. ترامپ فوراً قبول کرد و حس می کردم او می داند که باید در مقابل سرنگونی گلوبال هاواک واکنش نشان دهد. این اتفاق بزرگتر از آن بود که بتوان واکنشی کمتر از اقدام نظامی را پذیرفت. توئیت ترامپ که قبل از جلسه شورای امنیت ملی منتشر شد، روشن و بدون ابهام بود: ایران مرتکب خطای بسیار بزرگی شده است! مولوینی بعداً گفت که او هم فکر می نموده ترامپ اقدام خواهد نمود و قصد داشته از جلسه توجیهی کنگره برای کسب حمایت سیاسی از تصمیمی که اتخاذ نموده، استفاده کند.

جلسه شورای امنیت ملی به موقع و راس ساعت 11 صبح آغاز شد و نشان می داد که حتی ترامپ هم این جلسه را جدی گرفته است. من به همراه پنس، اسپر، شاناهان، دانفورد، پمپئو، هاسپل، مولوینی، سیپولون و ایزنبرگ در این جلسه شرکت داشتیم. با توجه به کثرت نشست های شورای امنیت ملی و گفت و گوهای دیگری که بین افراد کلیدی در هفته های قبل اجرا شده بود، موضوعات این جلسه به هیچ وجه تازه و بدون سابقه و بحث قبلی نبودند. من مسائلی را که با آن روبرو بودیم، مطرح کردم و از دانفورد خواستم اتفاقی را که برای گلوبال هاواک اتفاق افتاده است، شرح دهد. او گفت که پرنده بدون سرنشین ما 146 میلیون دلار ارزش داشت و در حال اجرا ماموریت خود بر فراز حریم هوایی بین المللی بود؛ از جمله وقتی که سرنگون شد؛ و اینکه ما بر اساس محاسبات و آنالوگ تجربی تحقیقات مربوط به سقوط هواپیما، از محل شلیک موشکی که این هواپیما را سرنگون کرد آگاهی داریم. دانفورد سپس پیشنهادی را ارائه داد که در جلسه صبحانه کاری درباره آن توافق نموده بودیم، یعنی حمله به سه سایت موشکی در ایران و بعضی اقدامات دیگر. بقیه ما که در جلسه صبح شرکت داشتیم، گفتیم که با دانفورد موافق هستیم. ایزنبرگ مشاور حقوقی شورای امنیت ملی گفت می خواهد نگاهی به این (پیشنهاد) بیندازد. او پس از مرور پیشنهاد دانفورد، به هیچ نوع مخالفت یا ملاحظه ای با توجه به مسائل و مسائل حقوقی اشاره نکرد و به هیچ وجه و هرگز درباره تلفات احتاقتصادی این حملات سوال نکرد. ترامپ پرسید آیا این سایت ها ساخت روسیه هستند؟ و اینکه ارزش مادی آنها چقدر است؟ دانفورد به او اطمینان داد که آنها ساخت روسیه هستند، اما ارزش کمتری نسبت به پهپاد سرنگون شده ما دارند. درباره احتمال تلفات نیروهای روسی هم بحث و گفت و گو کردیم که اگرچه بعید بود روس ها در این سایت ها حضور داشته باشند، اما غیرممکن هم نبود. دانفورد گفت: حملات ما شبانه انجام خواهد شد تا تعداد افراد حاضر در سایت ها اندک باشد هر چند که تعداد دقیقی ارائه نکرد. هیچ یک از حضار هم از او سوالی در این زمینه نپرسید.

من از رفتار ترامپ فهمیدم که تمایل دارد به اهداف بیشتری نسبت به آنچه که ما پیشنهاد نموده بودیم، حمله گردد. وقتی به شیوه های مختلف درباره امکان چنین حمله ای سوال کرد، پاسخ دادم: ما می توانیم حمله را در یک مرحله یا به صورت مرحله به مرحله یا هر طور که شما بخواهید، انجام دهیم. می خواستم به ترامپ تفهیم کنم که ما نمی توانیم با پیشنهادی که خودمان روی آن توافق نموده ایم، او را از آنالیز گزینه های بیشتر بازداریم. بازگرداندن اعتبار امریکا و بازدارندگیِ ناچیز ما در برابر کشوری یاغی و مذهبی که دستیابی به سلاح های هسته ای را در سر می پروراند، هر گونه اقدام بیشتر را موجه نشان می داد، اما احساس نکردم که به طرح چنین استدلال هایی احتیاج باشد. مطمئن بودم که ترامپ دستکم پیشنهادی را که ما در جلسه صبحانه کاری بر روی آن توافق نموده بودیم خواهد پذیرفت. دانفورد با هر گزینه دیگری به جز این توافق مخالف بود؛ او هم مثل همه ما اطمینان داشت که گزینه دیگری نمی تواند در مقایسه با پیشنهاد ما موفقیت آمیزتر باشد. بحث ادامه یافت هر چند که پمپئو عمدتاً ساکت بود. ترامپ در بین حرف هایش گفت: بولتون به اسم یک فرد میانه رو...، این اظهارات به خاطر این بود که من از بسته پیشنهادی در جلسه صبحانه کاری حمایت می کردم. با گفتن این حرف همه خندیدند. در اشاره به موضوع تامین اقتصادی چنین حمله ای گفتم: این عملیات، پرمنفعت خواهد بود و پمپئو دوباره درباره اقدامات دلگرم نماینده که تا آن روز برای جمع آوری یاری اقتصادی از کشورهای عربی انجام داده بود، شرح داد. او بعلاوه در چنین کوششی در پی جلب مشارکت نظامی در عملیات گشت زنی مشترک دریایی و اقداماتی نظیر این بود. قرار بود او آخر هفته رایزنی های بیشتری را در منطقه انجام دهد. ترامپ گفت: حرفی درباره مذاکرات نزن، فقط موضوع درخواست پول و عملیات گشت زنی را مطرح کن.

ترامپ دوباره موضوع کری و قانون لوگان را پیش کشید به نحوی که گویی بدون آن هیچ جلسه ای درباره ایران رسمیت پیدا نمی کرد. من با جمع بندی تصمیم اتخاذ شده که همان بسته پیشنهادی در جلسه صبحانه کاری بود، جلسه را خاتمه دادم. ترامپ موافقت کرد و خواهان صدور بیانیه ای شد که نشان می داد ما به صورت جزیی به خطای احمقانه ایرانی ها پاسخ می دهیم. با توجه به این که اقدام تلافی جویانه ما باید ایران را غافلگیر می کرد، هیچ یک از حضار با انتشار چنین بیانیه ای قبل از انجام حمله موافقت نکردند و این ایده مورد بی توجهی نهاده شد و رد شد. ترامپ درباره زمان حمله پرسید و دانفورد گفت که برآورد ما ساعت 9 شب به وقت واشنگتن است (منظور او زمان اصابت اهداف معین شده بود). دانفورد بعلاوه گفت: آقای رئیس جمهور، اگر آنها (ایرانی ها) کوشش نمایند در واکنش به این اقدام ما، امریکایی ها را بکشند، باز هم به شما رجوع خواهیم کرد. ترامپ گفت: فکر نمی کنم این طور گردد. من نگران سربازان مان در سوریه هستم. آنها را خارج کنید. دانفورد پاسخ داد: ما می خواهیم به همین مرحله برسیم. ترامپ در جواب گفت: سوریه دوست ما نیست.

تصمیم تازه سه جنبه مهم داشت: نخست اینکه قرار بود همان طور که در بالا شرح دادم، به اهداف نظامیِ عملیاتی، و نه اهداف صرفاً نمادین حمله کنیم؛ دوم اینکه ما به داخل خاک ایران حمله می کردیم، یعنی خط قرمز آنها را نقض می کردیم و با این کار ادعای تکراری آنها را محک می زدیم که چنین حمله ای با پاسخ تمام عیار ایران روبرو خواهد شد؛ و سوم اینکه ما به اهدافی حمله می کردیم که می توانست تلفات انسانی داشته باشد و این امر احتیاج داشت که جوابگو باشیم، بویژه با توجه به این که ترامپ شنیده بود حملاتی که او دستور آنها را صادر نموده، باعث کشته شدن ایرانی ها (و احتمالاً روس ها) خواهد شد. بعد از این تصمیم، نظریه های دیگری مطرح شد مبنی بر این که ترامپ در تصمیمی شوک آور این حمله را لغو نموده است، اما من قویاً باور دارم که ترامپ در هنگام اتخاذ این تصمیم، دقیقاً می دانست چه کاری انجام می دهد.، ایران

منبع: ایران آنلاین
انتشار: 26 تیر 1400 بروزرسانی: 26 تیر 1400 گردآورنده: kamsaco.ir شناسه مطلب: 766

به "سه طرح حمله به ایران" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سه طرح حمله به ایران"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید